۱۸ روش برای افزایش خلاقیت و حل مسائل در محل کار
هر آنچه هستید و خواهید بود نتیجه استفاده از ذهنتان است. با بهبود کیفیت فکر کردن، کیفیت زندگیتان نیز بهبود مییابد. بیایید با روشی کاملاً جدید به دنیا نگاه کنیم. با بهکارگیری هر یک از تکنیکهای ارائهشده در این مقاله خلاقیت خود را در حل مسئله افزایش میدهید و نتایجی بهتر از نتایج فعلی کسب میکنید. گاهی نتایج جدید شما را شگفتزده خواهد کرد! با سی حامی همراه باشید.
۱- خود را فردی بسیار خلاق بدانید
همه افراد خلاق هستند. آنچه در گذشته برای شما رویداده است، اثر زیادی بر میزان خلاقیت شما در زمان حال دارد. همچنین اگر در شرایط کنونیتان، به ارائه ایدههای جدید در محل کارتان تشویق میشوید و ایدههایتان مورد تمسخر و انتقاد قرار نمیگیرند، به نتایج جالبی دست خواهید یافت. تحقیقات نشان میدهد ۹۵ درصد افراد استعداد کار با خلاقیت بالا را دارند. کلید آزادسازی خلاقیت این است که خود را فردی بسیار خلاق بدانید. بارها و بارها به خودتان بگویید:«من یک نابغه هستم!».
۲- خلاقیت خود را کنترل کنید
یک هدف مشخص کنید که اگر به آن دستیابید بیشترین اثر مثبت را بر زندگیتان خواهد داشت. هرچه خواسته خود را شفافتر بدانید و فکر مثبت و هیجان بیشتری برای دستیابی به آن داشته باشید، خلاقتر خواهید بود و ایدههای بیشتری به ذهنتان میرسد. بزرگترین مانعی که شما را از دستیابی به مهمترین هدف بازمیدارد را مشخص کنید؛ بهاینترتیب ذهنتان پشت سر هم شروع به خلق ایدهها میکند تا آن مانع را از میان بردارد.
«سؤالات بیرحمانهای» از خود بپرسید تا مجبور شوید عمیقاً به شرایط موجود فکر کنید. هرچه سؤالات دقیقتر و متمرکزتر باشند، ذهنتان با سرعت بیشتری پاسخهایی خلاقانه و کاربردی ارائه خواهد کرد.
نکته: اطمینان حاصل کنید که اهداف، مشکلات و سؤالاتی که مطرح میکنید، واقعیتهای زندگی و شرایط فعلیتان هستند.
۳- طوفانی در ذهن خود به پا کنید
طوفان ذهنی یکی از قویترین و سادهترین روشهای خلاقانهی حل مسئله و دستیابی به اهداف است. نخست صفحهای کاغذ بردارید و دشوارترین مسئله یا هدفتان را بالای صفحه و به شکل سؤال بنویسید. سپس شروع به نوشتن حداقل ۲۰ پاسخ(بدون وقفه) با ضمیر اولشخص کرده و از عبارات اجرایی استفاده کنید. هنگام ارائه ۲۰ پاسخ، کارهایی که باید بیشتر یا کمتر انجام دهید را مشخص کنید و به دنبال مواردی بگردید که باید شروع کرده یا متوقف کنید. اولین ایدهای که به ذهنتان میرسد را بنویسید، حتی پاسخهای مسخره! بعد پاسخها را بازبینی کرده و با اجرای سریع یک ایده، خلاقیت خود را در جریان نگهدارید.
۴- سؤالات متمرکز بپرسید
وقتی پرسیدن سؤالات متمرکز از خود را آموختید، آنوقت میتوانید از دیگران هم سؤالاتی متمرکز بپرسید. مهمترین این سؤالات عبارتاند از:
- سعی دارید چهکاری انجام دهید؟
- سعی دارید آن را چگونه انجام دهید؟
- به دنبال چه نتایج و خروجیهایی هستید؟
- آیا راههای بهتر، ارزانتر، سریعتر و سادهتری هم برای دستیابی به اهداف مطلوب وجود دارد؟
۵- از طوفان فکری برای آزادسازی نیروی گروه استفاده کنید
هدف جلسه طوفان فکری ارائه بیشترین تعداد ایده ممکن در زمان معین است. فرایند طوفان فکری ازاینقرار است:
- اندازه ایدئال برای گروههای طوفان فکری ۴ تا ۷ نفر و طول یک جلسهی آن ۱۵ تا ۴۵ دقیقه(۳۰ دقیقه بهترین حالت) است.
- جلسه طوفان فکری باید کاملاً مثبت باشد؛ یعنی همه ایدهها خوب هستند و مورد قضاوت و ارزیابی قرار نمیگیرند، حتی ایدههای احمقانه و خندهدار!
- پیش از شروع جلسه طوفان فکری، رهبر جلسه را مشخص کنید. وظیفه رهبر این است که دور میزها بچرخد، فرایندی منظم ایجاد کند و هر فرد را به ارائه ایدههایش تشویق کند.
- هر جلسه طوفان فکری به یک یا چند نگارنده هم نیاز دارد. وظیفه این شخص علاوه بر همکاری، ثبت ایدههای ارائهشده است.
۶- خوشبین باشید
برای تبدیلشدن به فردی کاملاً خوشبین، باید مدام ذهن خود را با ایدهها، اطلاعات و دانش مثبت و همچنین گفتگو با افراد مثبت «تغذیه» کنید. هرگز از واژه «مشکل» استفاده نکنید و بهجای آن، «شرایط»، «چالش» و «فرصت» را به کار ببرید. در هر فرد یا شرایطی به دنبال نکات مثبت باشید و اغلب درباره آنچه دوست دارید و روش دستیابی به آن بیندیشید و صحبت کنید.
۷- خصوصیات نوابغ را در خود پرورش دهید
هرروز با قطع ارتباط با هر نوع فنّاوری در بازههای زمانی خاص، فضایی ساکت در اطراف خود ایجاد کنید. تنها در این شرایط میتوانید تمرکز کامل و ۱۰۰ درصدی بر یک موضوع بدون هیچگونه حواسپرتی داشته باشید. از وابستگی شدید به یک راهحل یا ایده بپرهیزید. مشکوک باشید و سؤال بپرسید. مسئله را بهوضوح و به شکل مکتوب تعریف کنید. رویکردی سیستماتیک و منظم به مسائل داشته باشید و هر مسئله را گامبهگام حل کنید.
۸- مسئله را با روش رهبران برتر حل کنید
رهبران برتر هنگام مواجهه با مشکلی که سایر افراد را ناراحت و عصبانی میکند، کاملاً آرام هستند و از گامهای ارائهشده در زیر پیروی میکنند:
- شرایط را بهوضوح تعریف کنید تا بهسرعت قابلحل باشد.
- به مطالعه، تحقیق و جمعآوری اطلاعات بپردازید و دلایل احتمالی وقوع این شرایط را تشخیص دهید.
- با کارشناسان و افراد آگاه مشورت کنید.
- همه پاسخها، ایدهها و دیدگاهها را در همان لحظه روی کاغذ بنویسید.
- تصمیمی بگیرید و اجازه ندهید شرایط مشکلزا بدون هیچ راهحلی معلق بماند.
- با همه اعضا درباره زمانبندی راهحل و نحوه اجرای آن به توافق برسید.
- فوراً راهحل را اجرا کنید.
۹- ذهن خود را تقویت کنید
در ۳۰ ثانیه به این سؤالها پاسخ دهید:
- در حال حاضر سه هدف مهم زندگی شما کدامند؟
- سه مسئله دشوار امروزتان چیست؟
- ۸۰ درصد مسائل، موانع و سختیها درون شما یا کسبوکارتان نهفته است و فقط ۲۰ درصد آنها ناشی از عوامل یا افراد خارجی است. چه چیزی درون شما یا شرکتتان موجب بروز این مسئله شده است؟
- چرا کسبوکارتان دو برابر شرایط فعلی نیست؟ بهانههای شما کدامند؟
- با تجسم شرایط ایدئال، نخستین گامی که باید برای رفتن از جایگاه فعلی به جایگاه مطلوب در آینده بردارید را مشخص کنید و فوراً آن را اجرا کنید.
- اگر بدانید شکست نمیخورید، چهکار بزرگی را انجام میدهید؟ پاسختان را بنویسید، برنامهای تهیه کنید و هرروز روی آن کارکنید.
۱۰- برای تفکر از سه ضمیر خودآگاه، ناخودآگاه و فرا آگاه استفاده کنید
ضمیر خودآگاه تحلیلگر، منطقی، منتقد واقعبین است. این ضمیر اطلاعات را از منابع مختلف جمعآوری میکند، آنها را تحلیل میکند و با سایر اطلاعات حافظه مقایسه میکند و درنهایت تصمیم میگیرد.
ضمیر ناخودآگاه همه تجربیات، دانش، تصمیمات، ایدهها و افکاری که تاکنون داشتهاید را ثبت میکند و به خاطر میآورد و میتواند آنها را با اشکال جدیدی در حل مسائل به کار گیرد. این ضمیر بر نحوه تفکر و احساسی که نسبت به خود دارید اثر میگذارد. پس ذهنتان را با افکار مثبت پرکنید.
ضمیر فرا آگاه نیرومندترین ضمیر شما است. ضمیر ناخودآگاه هدف یا مسئله شما را به ابرکامپیوتر ضمیر فرا آگاه منتقل میکند و آن را به کار میاندازد تا ۲۴ ساعته در دستیابی به هدف، حل مسئله و یافتن پاسخ به شما کمک کند.
۱۱- تفکر انطباقی و جانبی را تمرین کنید
تفکر انطباقی ویژگی نوابغ و افراد بسیار خلاق و منعطف است. متفکران انطباقی خوشبین هستند، ذهنی باز و تخیلی قوی دارند، عاشق ایدههای خود نمیشوند و همیشه به دنبال راهحلهایی نوآورانه و مثبت برای سختترین چالشها هستند.
در تفکر جانبی:
- کلیدواژهها یا عبارات را برعکس کنید. برای مثال میتوانید مشکل را فرصت بنامید و یا بهجای گفتن «فروش کاهشیافته است»، بگویید «خریدها کاهشیافته است».
- به ایده غالب فکر نکنید. مثلاً بهجای گفتن «باید بیشتر بفروشیم»، بگویید «مشتریانمان باید بیشتر خرید کنند».
- باید بفهمید خواستهها و نیازهای واقعی مشتریان شما چیست و سپس خدمات خود را بر اساس آن اطلاعات طراحی کنید.
- تصور کنید همه موانع را از میان برداشتهاید، چه فرصتهای جدیدی برایتان پیش میآمد؟ سپس راهی برای دستیابی به اهداف ترسیم کنید.
۱۲- همه روشهای پردازش اطلاعات را امتحان کنید
هرچه بیشتر بتوانید هنگام حل مسئله یا اتخاذ تصمیم با کارمندان، از سه روش پردازش اطلاعات(شنیداری، دیداری، حسی-حرکتی) استفاده کنید، ایدهها و راهحلهای بهتری به ذهنتان میرسد. برای متفکران دیداری، باید گزارشها را مکتوب ارائه کنید. برای متفکران شنیداری باید شرایط را بهصورت شفاهی توضیح دهید. متفکران حسی-حرکتی نیز هنگام صحبت با شما تحرک فیزیکی دارند و دوست دارند مطالبتان را لمس یا احساس کنند.
۱۳- از صفر شروع به تفکر کنید
در این روش مدام همه تصمیمات قبلی را زیر سؤال میبرید، بهخصوص وقتی اطلاعات جدید یا تجربهای به دست میآورید که دیدگاه قبلیتان را نقض میکند یا به چالش میکشد.
۱۴- با واقعیت روبرو شوید
باید خیلی شجاع باشید که دور بایستید و صادقانه و منتقدانه به زندگی و کارتان نگاه کنید. از خود بپرسید «آیا شرایط را همانطور که واقعاً هست میبینم یا آن طوری که دوست دارم باشد؟». با خودتان کاملاً روراست باشید. از جملات جادویی «اشتباه کردم و نظرم عوض شد» بهراحتی استفاده کنید. دیر یا زود باید با واقعیت مواجه شوید.
۱۵- از موانع بگذرید
بهجای برداشتن موانع کوچک از سر راه، بزرگترین و اصلیترین مانعی که شما را از دستیابی به نتایج شخصی یا مالی مطلوبتان بازمیدارد را مشخص کنید و از میان بردارید تا به مهمترین هدفتان برسید.
۱۶- برای محصولات قدیمی از راهکارهای خلاقانه استفاده کنید
همواره درباره محصولات و خدمات خود این سؤالات را بپرسید تا به ایدههای خلاقانه برسید و با مشکل منسوخ شدن آنها مقابله کنید:
- آیا محصولات و خدماتتان استفادههای دیگری هم دارند؟
- آیا میتوانید از کارهای شرکت دیگری ایده برداری کنید تا کسبوکاری سودآورتر داشته باشید؟
- آیا میتوانید محصول فعلی خود را تقویت کنید و توسعه دهید تا جذابتر به نظر آید؟
- آیا میتوانید محصول را کوچکتر، ارزانتر یا مطلوب مشتریان بیشتری کنید؟
- آیا میتوانید تفکر خود را برعکس کنید و رویکردی کاملاً متفاوت با آنچه امروز انجام میدهید در پیش بگیرید؟
- آیا میتوانید محصول خود را با چیز دیگری ترکیب کنید تا ارزش بیشتری پیدا کند؟
۱۷- اصل مهندسی ارزش را به کار بگیرید
انسان همیشه به دنبال کسب بیشترینها با کمترین قیمت ممکن است. اگر میخواهید همچنان در بازار باقی بمانید و موفق شوید اما محصول یا خدمتی دارید که در نظر مشتریان شبیه محصول یا خدمت دیگران است، باید قیمتی مساوی یا کمتر از رقبا داشته باشید.
۱۸- ایدههایتان را ارزیابی کنید
قبل از اینکه عاشق ایده خود شوید، آن را بهدقت ارزیابی کنید:
- آیا محصول یا خدمت جدیدتان کارایی دارد و بهبود قابلتوجهی در شرایط فعلی ایجاد میکند؟
- آیا محصول یا خدمت جدیدتان با روش مطلوب مردم برای خرید(آنلاین/حضوری) سازگار است؟
- آیا خودتان محصول یا خدمت جدیدتان را دوست دارید و از آن استفاده میکنید و همچنین به بستگان خود پیشنهاد میدهید؟
- آیا ایدهتان ساده و عملی است؟
- آیا ارزش دارد برای تولید و پخش محصول جدید، زمان، کار و هزینه صرف کنید؟
منبع: تریسی، برایان (۲۰۱۵)، خلاقیت و حل مسئله، ترجمه: ژان بقوسیان و بنفشه عطرسائی، قم: برقعی، تعداد صفحات: ۱۰۹.