چگونه برای یک کسبوکار موفق ایده های ناب پیدا کنم؟
در اولین قدم به این موضوع میپردازیم که اصلا ایده چیست؟ چرا باید به دنبال ایده بگردیم؟ و این که ایده های ناب چه مشخصاتی دارند؟
در اولین قدم شما را با یک مفهوم مهم درباره ایده های ناب آشنا میکنیم.
زاویه ذهنی رقابتی (Competitive mental angle)
شاید این واژه به نظر کمی پیچیده بیاید اما باید به شما بگوییم که مفهومی بسیار ساده دارد.
زاویه ذهنی رقابتی یعنی این که ایده شما باید از سایر ایدههای موجود متفاوت و متمایز باشد.
این تمایز باعث میشود که ایده ناب شما در یک گوشه از ذهن مشتریان بازار رخنه کرده و بنشیند.
ایده شما اگر دارای این خصلت متمایز باشد، یک ایده زرنگ و قدرتمند محسوب شده و بعدا با ترکیب با یک استراتژی یا عملکرد اجرایی متوسط هم میتواند شما را به موفقیت برساند.
اما اگر ایده شما دارای خاصیت تمایز نباشد اما به نسبت خوب باشد شما حتما باید در مراحل اجرایی از یک استراتژی زرنگ یا قدرتمند بهره بگیرید.
صحبت درباره استراتژیها را به مقالات بعدی واگذار مینماییم.
اما بارها شاهد بودهایم که دوستانی که به دنبال آغاز یک کسبوکار جدید هستند در مرحله یافتن ایده شدیدا گرفتار میشوند.
که البته به درستی هم باید بگوییم کار سختی است.
بیشتر دوستانی که این روزها میبینیم معمولا اعتقاد دارند که افراد اگر بخواهند ایده های ناب داشته باشند باید حتما نابغه باشند.
اما برای این که به شما بگوییم که اصلا به نبوغ نیازی نیست در این قسمت جملهای معروف از پیتر دراکر پدر علم مدیریت را نقل میکنیم.
یک مالک کارآفرین میتواند به نوری از نبوغ وابسته باشد!
اما این یک افسانه است. من به مدت ۴۰ سال با کارآفرینهای بزرگ کار کردهام، تنها چیزی که در این افراد ندیدم نور نبوغ بود. چه بسا نوابغ بسیاری را دیدم که هیچ نوری از خود ساطع نمیکردند و خاموش بودند.
اما در این مرحله ۳ حالت ممکن یافتن ایده های ناب را به شما میگوییم که بسیاری از ایدههای بزرگ دنیا در این موارد کشف شدهاند.
روش اول ایده یابی: غوطهوری
این متد یک روش استاندارد برای ایدهیابی است.
شما زمینه کلی کاری را که قصد دارید انجام دهید مشخص کرده سپس انواع و اقسام اطلاعات لازم را جمعآوری مینمایید.
شروع به تحقیقات و انجام مصاحبههای لازم با افراد تاثیرگذار مینمایید.
کتابهای مرجع و معروف این حوزه را پیدا میکنید.
در کلاسهای آموزشی مرتبط با موضوع شرکت مینمایید.
در یک کلام خود را در موضوع غرق مینمایید
این روشی بدون ریسک بوده و به احتمال زیاد شما را به یک ایده قدرتمند میرساند.
به شرطی که فرد متمرکزی بوده و موضوع کاری برایتان اهمیت زیادی داشته باشد این روش شما را اغلب به نتیجه میرساند.
روش دوم ایده یابی: ذهن ناخودآگاه
شما قصد خود را برای شروع یک کسب وکار یا یافتن یک ایده برای جهش در کسب وکار مشخص نمودهاید.
مدتی هم به تلاش برای یافتن ایدههای ناب سپری کردهاید اما هنوز به نتیجه نرسیدهاید!
حال چه باید بکنید؟
در این مرحله میگویند که شما موضوع را به کل رها کنید.
مابقی کار را ذهن ناخودآگاه شما انجام خواهد داد. ذهن ناخودآگاه به صورت شبانهروزی مشغول کار روی پروژه شما خواهد بود تا این که:
بالاخره ذهن شما ایدههای کوچک و بزرگ و انواع و اقسام اطلاعات را کنار هم میچیند، ترکیب میکند و با احتمال بسیار بالایی ایده ناب را به شما نشان خواهد داد.
روش سوم ایده یابی: اشراق یا روشنایی
این نوع ایدهیابی معمولا بدون هیچ پیش زمینه ذهنی خاصی شکل میگیرد.
شاید بتوانیم آن را مثل عاشق شدن بدانیم.
ذهن شما اصلا روی این موضوع کار نمیکند و ممکن است به صورت کاملا اتفاقی و تصادفی از یک واقعه بسیار دم دستی یک ایده ناب به ذهن شما خطور کند.
البته به نظر ما باید شما یک ویژگی را در آن زمان داشته باشید تا بتوانید این ایده را ببینید.
درست مثل دختر و پسری که هر دو مجرد هستند و در یک مکان خاص و در شرایطی خاص یکدیگر را میبینند و عشق اتفاق میافتد.
کما این که اگر هر کدام از این دو درگیر یک رابطه پایدار باشند، چنانچه طرف مقابل از وضع موجود آنها کمی هم بهتر باشد بسیار بعید است که تحمل ضرر و زیان و خسارت کرده و تن به رابطه جدید دهند.
شاید بتوان ایده یابی در مرحله اشراق را مرحلهای قدرتمند و ارزشمند نامید اما مستلزم داشتن پتانسیل و خالی بودن ذهن برای جذب ایده است.
اما همانطور که دیدیم احتمالا یافتن ایده کاری بس سخت است چون ما انسانهای کنونی وقت بسیار کمی را روی تفکر میگذاریم و خداییش هم فکر کردن کار سختی است.
پس ما به شما پیشنهاد میکنیم که سخنی از ادیسون را آویزه گوش خود کنید:
بهتر است که از ایده موفق شخص دیگری الگوبرداری کنیم.
ادیسون میگوید:
عادت کنید که به دنبال داستانها یا ایدههای جالبی باشید که دیگران را به موفقیتهای چشمگیری رسانیده است.
در انتها مقاله را با یک جمله از آلبرت کامو نویسنده نامدار فرانسوی الجزایری به پایان میرسانیم:
ایدههای عالی به آرامی کبوتر صلح پا به دنیا میگذارند.
آن وقت اگر با دقت گوش فرادهیم در بین همهمه و شلوغی فرمانرواییها و مردمان شاید صدای بالزدن ضعیفی را بشنویم که حرکت ملایم زندگی و امید است.