استارتاپ چیست؟

 در کسب و کار‌های نوپا

فارسی استارتاپ می‌شود کسب‌وکار نوپا! اما آن‌قدر واژه استارتاپ در ادبیات روزمره تجاری به کار می‌رود که دیگر کمتر کسی می‌گوید کسب‌وکار نوپا؛ بنابراین ماهم در اینجا از استارتاپ استفاده می‌کنیم.

استارتاپ واژه‌ای سهل و ممتنع است؛ یعنی چه؟ یعنی هم ساده است هم پیچیده. اگر شما فردی ۵۰ ساله باشید، احتمال اینکه از استارتاپ سر دربیاورید کمتر از یک جوان بیست‌ساله است. چون استارتاپ واژه‌ای نسبتاً جدید است؛ اما استارتاپ واقعاً به چه مفهومی اطلاق می‌شود؟

استارتاپ چیست؟

در تعریف اولیه استارتاپ، چند ویژگی برجسته وجود دارد. کارآفرینی، تازه‌بودن، رشد سریع، راه‌حل‌های نوآورانه و در اغلب اوقات ریسک‌پذیری!

بنابراین استارتاپ را این‌گونه تعریف می‌کنیم: یک کسب ‌و کار نوپا که معمولا مبتنی بر فناوری است و برای رفع یک نیاز یا راحت‌تر کردن رفع یک نیاز شکل می‌گیرد.

مثلاً فرض کنید شما رئیس یک شرکت هستید که سرتان دائماً شلوغ است. از طرفی نیاز فوری به یک لپ‌تاپ دارید. ترجیح می‌دهید سوار ماشین شوید و برای یافتن کالای موردنظر خود در ترافیک چند روزی را در حال جستجو در فروشگاه‌های مختلف باشید و یا ترجیج شما این است که یک وب‌سایت مثل دیجی‌کالا تمام این امکانات را برای شما فراهم کند؟

در اینجا دیجی‌کالا یک استارتاپ محسوب می‌شود. آن‌ها با کارآفرینی، نیاز شما را راحت‌تر رفع کرده‌اند. شما سایت دیجی‌کالا را باز می‌کنید. محصول موردنظر را جستجو می‌کنید.

تمام مشخصات، کاربردها، ضعف و نقاط قوت‌های آن را می‌بینید و با صدها مدل مشابه دیگر مقایسه می‌کنید و با چند کلیک کالای موردنظر خود را سفارش می‌دهید. کل این فرایند شاید یک ساعت هم طول نکشد. در حالی‌که که پشت میز خود نشسته‌اید.

وظیفه یک استارتاپ چیست؟

همیشه گفته می‌شود برای اینکه یک کسب ‌و کار راه‌اندازی کنید، باید نیازی از مخاطب را برطرف کنید. هرچند، این گفته صحیح است، اما اکنون بسیاری از استارتاپ‌ها با این هدف به عرصه وجود پا می‌گذارند که روش‌های جدیدی برای انجام‌دادن همان کارهای قبلی بیاورند و یا انجام آن‌ها را ساده‌تر کنند.

مثلاً اسنپ را در نظر بگیرید. سال‌های سال است که ما با تلفن می‌توانیم تاکسی رزرو کنیم؛ اما اسنپ این کار را راحت‌تر کرده است. یا مثلاً شما برای اینکه غذا سفارش دهید باید کارت ویزیت رستوران‌های اطرافتان را نگه می‌داشتید و در مواقعی که به غذا نیاز دارید با آن‌ها تماس می‌گرفتید؛ اما اسنپ فود، این کار را بسیار ساده‌تر کرده است.

بنابراین لزومی ندارد حتماً ایده‌ای که می‌خواهید انتخاب کنید، بسیار ناب و جدید باشد. کافی است راه‌حل‌های جدید برای نیازهای قدیمی مردم بیابید.

استارتاپ

چند ویژگی منحصربه‌فرد یک استارتاپ

۱- گسترش‌پذیرند

گسترش‌پذیری یا مقیاس‌پذیری یعنی چه زمانی یک استارتاپ به سقف می‌رسد!

آقای صادقی یک سوپرمارکت دارد. روزانه چند نفر می‌توانند از سوپرمارکت او خرید کنند؟ مثلاً سقف آن را ۱۰۰۰ نفر در نظر می‌گیریم. سوپرمارکت آقای صادقی ابتدایی­ ترین ویژگی یک استارتاپ را ندارد؛ یعنی گسترش‌پذیر نیست.

بنابراین یک استارتاپ نیست. حالا در نظر بگیرید که آقای صادقی صاحب دیجی‌کالا است. روزانه صدها یا هزاران نفر می‌توانند از فروشگاه او سفارش دهند. با زیادشدن تعداد مشتریان، آقای صادقی هر اندازه که بخواهد می‌تواند کسب‌ و کارش را گسترش دهد. به شمار انبارهایش بیفزاید، شمار کارکنانش را افزایش دهد. فضای سایت خود را زیاد کند و محصولات بیشتری بفروشد.

استارتاپ

در مورد یک تاکسی‌تلفنی چطور؟

شما صاحب یک تاکسی‌تلفنی هستید. اگر فرض کنید ده نفر با اتومبیل برایتان کار می‌کنند، شما به‌صورت هم‌زمان تنها به ده نفر می‌توانید سرویس بدهید؛ اما اسنپ چطور؟ هم‌زمان به هزاران نفر سرویس می‌دهد؛ بنابراین می‌تواند یک استارتاپ باشد.

۲- الگوی رشد متفاوتی دارند

دوباره برگردیم به همان مثال‌های ساده خودمان. فروشگاه ساده آقای صادقی از یک الگوی رشد کاملاً خطی و ساده پیروی می‌کند.

تعداد مشتریان که زیاد شود، درآمد او به همان میزان زیاد می‌شود؛ اما فروشگاه اینترنتی او، با گسترش نفوذ اینترنت و آسان‌تر کردن رفع نیازهای تعداد زیادی مشتری، ناگهان به‌شدت رشد می‌کند و به‌صورت تصاعدی به سوددهی می‌رسد.

۳- به‌ احتمال‌ زیاد شکست می‌خورند!

همان‌طور که متن را می‌خواندید، داشتید با خودتان می‌گفتید چقدر استارتاپ خوب است و لابد به فکر راه‌اندازی یک استارتاپ افتادید.

اما بد نیست بدانید تجربه نشان داده است که احتمال شکست یک استارتاپ ۹۰ درصد است! چون به دست‌آوردن ترکیبی از مشتریان زیاد و وفادار در دنیای رقابتی امروز، ایجاد یک مزیت رقابتی و گرفتن رقبا ساده نیست.

آمارهای جهانی نشان می‌دهند که از هر ۱۰۰ استارتاپ تنها ده تای آن‌ها موفق می‌شوند و تازه فقط یکی دوتای آن‌ها به موفقیت‌های عظیم می‌رسند.

استارتاپ

چطور استارتاپ راه‌اندازی کنید؟

برخی افراد فکر می‌کنند حتماً باید یک ایده ناب و خاص داشته باشند که موفق شوند. در واقع شما تنها با یک ایده‌ خاص و عالی نمی‌توانید شروع کنید. بلکه می‌توانید راهی جدید، تکنولوژی‌ای جدید و مسیری جدید به مشتریان معرفی کنید.

این مسیر جدید باید بتواند نیازهای آن‌ها را به بهترین نحو برطرف کند. بیایید ببینیم به‌طور معمول برای راه‌اندازی یک استارتاپ چه باید بکنیم؟

۱- ببینید دنیا چه چیزی کم دارد

برای گام اول می‌خواهیم یک داستان جالب برایتان تعریف کنیم. آقای درو هوستون (که بعدها دراپ باکس را ساخت) روزی سوار یک اتوبوس بود و از بوستون به نیویورک می‌رفت. این سفر چهار ساعت طول می‌کشد؛ بنابراین آقای هوستون تصمیم گرفت که از این وقت به‌صورت بهینه استفاده کند و با لپ‌تاپش کار کند.

اما ناگهان متوجه شد که فایل‌هایی که لازم دارد، روی فلش ریخته است و فلشش را در خانه جا گذاشته است! او با خود گفت چرا یک راه‌حل هنوز برای این مشکل پیدا نشده است؟

پس از بازگشت ایده ساخت دراپ باکس را بامطالعه زیاد به مرحله اجرا گذاشت. این سرویس به کاربران اجازه می‌دهد تا فایل‌های موردنیاز خود را در فضای ابری ذخیره و هر وقت بخواهند از آن استفاده کنند.

مثال بعدی این است؛ اگر به گذشته‌ها فکر کنید می‌بینید که سیستم‌های تاکسی ‌تلفنی قبل از پیدایش تاکسی‌های اینترنتی بسیار کسالت‌آور بودند. اما ورود تاکسی‌های اینترنتی همه چیز را ساده کردند.

استارتاپ

۲- یادداشت کنید

هرچقدر هم باهوش باشید، ممکن است بعد از گذشت مدتی، جزئیات ایده‌های خود را فراموش کنید. بنابراین بعد از ایده‌پردازی و صحبت در مورد آن با دیگران و گرفتن بازخوردها، همه‌چیز را یادداشت کنید.

۳- نمونه‌ اولیه بسازید

شاید یادداشت‌هایی که در مراحل قبل برداشته‌اید، گم شوند. بهترین کار این است که یک نمونه ساده از ایده‌تان را بسازید. یا اگر یک اپلیکیشن است آن را برنامه نویسی کنید. اگر وب‌سایت است، طرحی اولیه از آن آماده کنید. به نمونه اولیه MVP هم می‌گویند؛ یعنی حداقل محصول پذیرفته‌شده.

۴- نمونه‌ اولیه را به ۱۰۰ نفر نشان بدهید

احتمالاً در این مرحله، دچار شک و تردید می‌شوید و خجالت می‌کشید. با شجاعت تمام، طرح خود را به صد نفر نشان دهید و نظرسنجی کنید. بهتر است این افراد غریبه باشند نه آشنا. چون آشنایان، معمولاً به شما بازخوردهای مثبتی می‌دهند. ۱۰۰ نفر جامعه آماری مناسبی برای شروع است.

استارتاپ

۵- تکرار، تکرار و تکرار

معمولاً در مراحل اولیه، هیچ‌کس به موفقیت دست نمی‌یابد. خودتان را برای این‌که ناامید نشوید، به‌خوبی آماده کنید و دست از تلاش برندارید.

۶- یک هم‌بنیان‌گذار (Co-Founder) پیدا کنید

وقتی نمونه‌های اولیه‌تان موردتوجه قرار گرفت، به دنبال شریک (بهتر بگوییم هم بنیان‌گذار) بگردید. در مسیر راه‌اندازی استارتاپ به چیزی بیشتر از سخت‌کوشی و اشتیاق نیاز دارید.

الهام و کمک‌گرفتن از مهارت‌های یک هم‌بنیان‌گذار، در این مسیر به شما کمک می‌کند. افرادی که سرمایه‌گذاری جسورانه انجام می‌دهند، به‌جای سرمایه‌گذاری بر افراد، بیشتر علاقه‌‌مند سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌هایی هستند که به‌صورت تیمی فعالیت دارند. حتی اگر سه هم بنیان‌گذار داشته باشید، خوب است. چون نشان‌دهنده وجود یک سلسله‌ مراتب برای تصمیم‌گیری است.

۷- استارتاپ خود را ثبت کنید

برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی، در صورتی‌که دریافتید که کار خوبی را شروع کرده‌اید و در حال رشد هستید، بلافاصله کسب ‌وکار خود را به طور رسمی ثبت کنید.

۸- به دنبال سرمایه‌گذار باشید

اگر بودجه‌ کافی برای تولیدکردن نسخه اولیه محصول خود را ندارید، یک سرمایه‌گذار پیدا کنید. در حین پیداکردن سرمایه‌گذار، کار را متوقف نکنید.

استارتاپ

۹- قبل از ساختن، منتظر کامل شدن نباشید

حتی اگر نمونه اولیه محصول شما ناقص است، عرضه آن را شروع کنید. مثلاً شما یک وب‌سایت می‌خواهید راه‌اندازی کنید. می‌توانید آن را فعلاً شروع کنید. طراحی گرافیکی و امکانات دیگر را بعداً هم می‌توانید به‌تدریج به آن اضافه کنید.

۱۰- با کاربران همراه باشید

مشتریان اولیه شما بسیار مهم‌اند. آن‌ها را به‌دقت تحت نظر بگیرید و در صورتی‌که پس از خرید از شما دیگر بازنگشتند، به دنبال علت این امر باشید. اگر دیدید که کاربران به‌سوی شما باز نمی‌گردند، باید برگردید و از اول راه‌اندازی کنید.

۱۱- برای بار چندم راه‌اندازی کنید

در گام دهم، گفتیم که با کاربران همراه شوید. ممکن است مجبور شوید بارها و بارها کسب‌وکارتان را مجدداً راه‌اندازی کنید. ممکن است ناچار باشید تغییرات زیادی در کسب کارتان به وجود بیاورید.

حتی اگر مشاهده کردید که تعداد کمی از مردم دوباره به شما مراجعه کردند، باز هم به کارتان ادامه دهید؛ زیرا این یعنی در حال تولید یک محصول با ارزش هستید.

۱۲- این بار به هزار نفر نشان دهید

شاید هزار نفر مشتری برای یک استارتاپ تعداد کمی باشد. اما به‌خوبی پیشرفت شما را نشان می‌دهد. نسبت به ۱۰۰ نفر، این بار نقاط ضعف بیشتری را می‌یابید. هنوز ناشناخته‌اید. پس باید هرچه می‌توانید محصولات خود را به دیگران معرفی کنید.

۱۳- رشد کنید

پل گراهام، دانشمند علوم کامپیوتر و سرمایه‌گذار، می‌گوید اگر هر استارتاپ در هفته ۵ درصد بتواند رشد کند، در طی ۴ سال اگر با ۱۰ نفر شروع کرده باشد، به رقم حیرت‌انگیز ۲۵ میلیون کاربر می‌رسد. به‌عبارت ‌دیگر، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین استارتاپ‌ها خواهد شد.

۱۴- به موفقیت برسید

پس از رسیدن به موفقیت می‌توانید کسب‌وکارتان را به صاحبان جدیدی واگذار کنید و یا می‌توانید خودتان راه را ادامه دهید. این دیگر بستگی به خودتان دارد.

استارتاپ

/ انتهای مقاله

نوشته‌های اخیر

ارسال نظر

0